آدرینا جونآدرینا جون، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 17 روز سن داره

آدرینا بانوی اردیبهشتی

13ماهگیت مبارک دختر کوچولوی نازم

1394/3/31 16:02
نویسنده : مامان لیدا
1,571 بازدید
اشتراک گذاری

 دختر زیبای من, 13 ماه گذشت از اولین دیدار به یادموندنی من و توقلب

از اولین لحظه در آغوش کشیدن توقلب

 13ماه زیبا, هرچند زود گذشت ولی لحظه به لحظه اش به یادموندنی و شیرین بودقلبقلبقلبقلب

امروز خوب نگاهت کردم , چقدر بزرگ شدی دخترم و چه قدر متفاوت از روزهای قبل 

13 ماهگیت مبارک هوراماچ

                                   قلبقلبقلبقلبقلب

چند تا از خاطرات جالب تو این ماه مژه

همینطور که قبلا هم گفتم شما عاشق جوجه هستی

بله , این جوجه نگون بختی که شما همچین عاشقانه زل زدی توی چشاش, به دست جنابعالی بیشتر از چند لحظه دوام نیاورد کلافه

اینجا خونه مادربزرگ من, هستش . اینم از مراحلش 

البته ناگفته نماند که مراحل زیااااد داره بعدش , ولی من از عکس گرفتن عاجز بودم چون داشتم اون زبون بسته رو از دستت میگرفتم , ولی با جیغهای بنفش شما روبه رو میشدم و فشار بیشتر جوجه بیچاره

آخرش موفق شدم ولی چه موفقیتی.ناراحت اولش که تا چند ثانیه بیهوش بود بعدش هم که به هوش اومد بعد چند دقیقه دار فانی رو وداع گفتگریه

 توی خونه هم که یه لحظه نمیشه تنهات گذاشت, خیلی معذرت میخوام حتی دستشویی هم نمیشه رفت, چون شیطون بلا خانوم میاد پشت در, انقدر در میزنه تا من بیام بیرون . حالا خدارو شکر کنم که بیاد اونجا اعلام وجود کنه وگرنه که باید با همچین صحنه هایی مواجه بشممتفکر

حالا اون زیر مبل, برای من قابل قبوله ولی میشه توضیح بدی که چطور رفتی پشت میز تلویزیون ؟؟؟؟!!!! متفکراسترس

نگو که از  لای اون درز رفتی که باورم نمیشه تعجب

خداییش خیلی فکر کردم ولی چیزی به مغزم نرسید.

 

خب از اینا که بگذریم روز جمعه من خونه خیلی کار داشتم , مامان لعیا زنگ زد که خونه مامان بزرگ من, هستش و ما هم بریم اونجا

ولی من نمیتونستم چون کارام زیاد بود بعدش گفت باشه پس من سعید(دایی کوچیکه) رو میفرستم بیاد دنبال آدرینا, بیاردش منم قبول کردم و راحت به کارهام رسیدم بعدش بابایی منو آورد اونجا

وقتی رسیدم اونجا دیدم شما از شدت گرما لپات قرمز شده و همه موهات به هم چسبیده انقد که عرق کرده بودی چون اونجا کولر نبود, تصمیم گرفتیم که آبتنیت بدیم به این شکلنیشخند 

که گرما زده نشی , خیلی هم دوست داشتی قهقهه

در آخر هم عکسای پارکو میزارم که دوشنبه پیش رفته بودیم

راستی دختر گلم یه 5,6 قدمی راه میای ولی باز میوفتی, هنوز تسلط کامل نداری .

خب اینم از شیطونیای دختر بلا تو این ماه از زندگیش خجالت

نظرات (38)

♥مامان مهدیس♥
31 خرداد 94 17:10
عالی بود عزیزم
مامان لیدا
پاسخ
ممنون خوشحالم که خوشت اومد
♥مامان♥
31 خرداد 94 17:11
من بچگیام با دوچرخم از سر جوجم رد شدم
مامان لیدا
پاسخ
مهدیس تو هم مثل آدرینا بلا بودیااا
♥مامان♥
31 خرداد 94 17:21
تقریبا 5 سالم بود توی حیاط خونمون داشتم میرفتم با دوچرخه ک جوجه ی بیچاره رو له کردم از ناحیه گردن 2تا داشتم اون یکی اوند بالا سرش انقد پرو بال زد و دورش گشتدر نهایت مامانم بیشتر از همه گریه کرد
مامان لیدا
پاسخ
الهی جوجه ها خیلی مظلومو دوست داشتنی هستند, راستشو بخوای منم اون روز خیلی گریه م گرفته بود وقتی جوجه بیچاره بیهوش شد
مامان مینا
31 خرداد 94 18:06
ای جان عزيزم،خیلی بامزست.مخصوصاً کاری که با جوجه کوچولو کرده
مامان لیدا
پاسخ
از دست این نی نی ها با این شیطونیاشون
سما مامان فرشته ها
31 خرداد 94 18:15
وووووووی جوجه رنگی عافیت باشه آدرینا جونم امیدوارم پارک بهت خوش گذشته باشه عزیز دلم
مامان لیدا
پاسخ
ممنونم خاله جون بله جای شما خالی خیلی خوش گذشت
♥ مه آ سا ♥
31 خرداد 94 18:34
چه جوجه های رنگی زیبـــــــــایی آدرینا جون 13 ماهگیت مبارک قربونت برم هر روز ناز تر میشی ایشاالله یه بار از نزدیک ببینمت قربونت برم
مامان لیدا
پاسخ
ممنون مه آسا جون انشالا
مامانی
31 خرداد 94 18:43
چه فرشته کوچولو نازی خدا براتون حفظش کنه
مامان لیدا
پاسخ
ممنونم عزیز دلم روح پوپک کوچولو دختر نازتون شاد
مامان روژینا
1 تیر 94 8:09
13 ماهگیت مبارک عسل خاله ای جووونم دخمی نازمون که داره کم کم راه میوفته ایشالا به سلامتی و دل خوشوااای روژینا هم دقیقا همینطور عاشق جوجه رنگیهقربونش بشم که موقع آب تنی اینقد خوردنی شده دوستت دارم عزیزم
مامان لیدا
پاسخ
خدا نکنه خاله مهربونم چه خوب که روژیناگلی هم دوست داره منم دوستت دارم خاله جووون
مامان الی
1 تیر 94 11:09
چه حالی کردی با آب تنی و جوجه بازی و ... آدرینا جونی
مامان لیدا
پاسخ
بله خاله جون خیلی کیف کردم
مامان مینا و باباسعید
1 تیر 94 11:31
آخی عزیزم فدایی داری
مامان عاطفه
1 تیر 94 15:54
13 ماهگیت مبارک عزیزم.. عکس ها مثل همیشه زیبا
مامان لیدا
پاسخ
ممنون از لطفت عزیزم
مامان هانیه
1 تیر 94 18:52
13 ماهگیت مبارک فرشته زمینی... ماشااله روز به روز نازتر و خوشگل تر میشی عزیزدلم...دوستت دارم ادرینااااجونم
مامان لیدا
پاسخ
ممنون خاله هانیه عزیزم نظر لطف شماست ببوسید روی ماه مهدیا جونو
مامان فاطمه
2 تیر 94 3:41
قربون آدرینا جون که چقدر جوجه دوست داره و بیچاره جوجه ها از ابراز دوست داشتن زیادی آدرینا جون باران هم از زمانی که همسن آدرینا بود تا همین الانشم میاد پشت در دستشویی ودر میکوبه وگریه میکنه چه آبتنی بامزهای ...معلومه خوششش اومده هر روز نازتر و خوشگل تر میشی
مامان لیدا
پاسخ
بله قدیمیا خوب گفتن دوری و دوستی آبتنی که عاشقشه واقعا باران هم همینجوره؟ شیطونیای این بلاخانوما همه شبیه همه ممنون از لطفت فاطمه جون
مامان صفا
2 تیر 94 19:13
ای جانم چقدرم بلا شده آ درینا جون عکسا خیلی قشنگ بودن بوس
مامان لیدا
پاسخ
مرسی مامان صفا جون
مامان مرجان
3 تیر 94 13:00
سلام خانمی خسته نباشی حسابی باران هم دقیقا همین کارها رو میکنه جاهایی میره که ادم باورش نمیشه که چطور خودشو جا داده حتی یک دقیقه هم نمیشه تنهاش گذاشت چون یک کار خطرناک میکنه ولی خدا رو شکر سالم باشند ولی شیطونی کنن اشکال نداره راستی گل خاله خیلی ناز شده و یک چیز دیگه شنیدم انفولانزا پرندگان امده گلم نزار با پرندها در ارتباط باشه مراقب باش
مامان لیدا
پاسخ
سلام مرجان جون , ممنونم شمام خسته نباشید دقیقا مثل آدرینا بله حق با شماست مهم ترین چیز سلامتیه جدا ؟! منم شنیده بودم ولی نمیدونستم از پرندگانه ممنون عزیزم
مامان ندا
4 تیر 94 9:44
آخی بیچاره جوجه دخملمون باجوجه دوستی خاله خرسه داشته لیدا جون به قول شما نمیفهمی چطوری سراز یه جاهایی در میارن صاینا هم یه مدت جاش توی میز ال سی دی شده بودکه دیگه جلوشو مسدود کردم آدرینا جون خیییبییلی ملوسی..
مامان لیدا
پاسخ
هرروز هم جاهای جدید پیدا میکنن مرسی خاله جونی
گیلدا
5 تیر 94 17:08
13 ماهگیت مبارک دختر ناز
مامان لیدا
پاسخ
ممنونم عزیزم
مامان محمد طاها
5 تیر 94 17:14
سلام آدرینا جون ... خاله چیکار کردی با جوجه معلومه آبتنی خیلی چسبیدا عکسات خیلی قشنگه
مامان لیدا
پاسخ
سلام مرجان جون ممنونم, بله خیلی چسبید ببوس محمدطاها جونو
♥ مه آ سا ♥
5 تیر 94 19:42
الهی قربونت برم ، نمیدونی چه قدر دوستت دارم دیروز که لیدا جونم عکساتو که از پله داشتی میرفتی بالا دیدم خیلی خوشم اومده بود آدرینا جونم دوستت دارم ای کاش حالا که تابستونه بیای ساری عزیزم بیا دیگه ...
مامان لیدا
پاسخ
خدا نکنه مه آسا جون ما هم خیلی دوستت داریم شما قرار بود بیاین رشت ولی نیومدین ما منتظرییییم
مامانی
6 تیر 94 0:20
سلام آدرینا جوونم13ماهگیت مباررک عزیزم وااای دلم واسه ی جوجه ی کوچولوسوخت ماشاا....چه دخمل شیطونی خداحفظت کنه عزیزم زیرمبل چیکارمیکنی
مامان لیدا
پاسخ
سلام خاله جون ممنونم آره جوجه کوچولو خیلی گناه داشت بله دیگه من خیلی شیطون هستم سر از همه جا درمیارم
♥ مه آ سا ♥
6 تیر 94 18:28
نشد دیگه حالا شما نمیتونی بیای عزیزم ؟
♥ مه آ سا ♥
7 تیر 94 0:34
؟؟؟؟
♥ مه آ سا ♥
7 تیر 94 2:54
لیدا جون ساری میای بیا دیگه
♥ مه آ سا ♥
7 تیر 94 2:57
لیدا جون چ خبر راستی میتونی یه عکس از آدرینا تو لاین توی گروه بفرستی ؟؟
مامان لیدا
پاسخ
دیروز فرستادم باشه عزیزم جدید عکس گرفتم باز میفرستم
مامان فدیا
8 تیر 94 13:14
ای جونم چه شیطونی هستی شما فکر کنم مثل ادرین کلا دیوار راست رو هم میرید بالا نه ؟؟؟؟
مامان لیدا
پاسخ
دقیقا همینطورم خاله جون میام که آدرین کوچولو رو ببینم
مامان مینا و باباسعید
9 تیر 94 16:42
واااااای فدای دخملی گل چه جیگری عزززززززززززززززیز خاله بووووووووووووس
مامان لیدا
پاسخ
مرررسی خاله جووون بوووووس
♥ مه آ سا ♥
10 تیر 94 2:27
عزیزم لوگو رو دوباره گذاشتم
مامان لیدا
پاسخ
ممنونم یه دنیااا
♥ مه آ سا ♥
10 تیر 94 2:32
فــــــــــدات بشم عشقم
nikta
15 تیر 94 16:00
چه عکسهای خوشگلی داره ادرینا خانوم عکسی که زیر مبل است خیلی نازه
مامان لیدا
پاسخ
ممنون عزیزم
مامان مینا واسرا خانوم
16 تیر 94 22:49
سلام خاله..میشه شما هم تو وبلاگتون ادرس وبلاگ مارو تو وبلاگتون ثبت کنین؟؟؟؟ماهم نظر بدیمو پسند کنیم شما هم؟؟؟؟؟
مامان لیدا
پاسخ
سلام عزیزم باشه حتما من لینکتون میکنم
آبجی فاطمه
17 تیر 94 13:44
وای چه دخمل گل وخوشملی من هم یه مدتی جوجه داشتم ولی چون دیدم مرد دیگه هیچ حیوونی تو خونه نگه نمیدارم بازم به من سر بزن
مامان لیدا
پاسخ
ممنون عزیزم , حتما
♥ مه آ سا ♥
18 تیر 94 18:27
آپــــــــــــــــــــم دوست جونم بعد مدتی آپ شدم لطفا بیا وبم و نظر یادت نره موفق باشی
مامان لیدا
پاسخ
اومدم عزیزم نظر هم دادم
zakieh
20 تیر 94 0:10
اي جونم عزيز خاله
آبجی فاطمه
20 تیر 94 12:04
ببخشیدا کاراکترام بهم خورده بود الان درست شده بیااا پیشم
آبجی فاطمه
20 تیر 94 17:57
سلام من منتظر کامنتم هااااااااااااااااااااااااااا
مامان لیدا
پاسخ
حتما میام
پریا جونی
21 تیر 94 21:05
😘😘😘😘😘😘😘😘نفسمی
همراه رایانه
25 تیر 94 8:23
همراه رایانه مرکزی شبانه روزی برای پاسخگویی به سوالات رایانه ای تماس از طریق خط ثابت با شماره تلفن : 9099070345 ادرس سایت : www.poshtyban.ir
roya
26 تیر 94 13:28
13ماهگیت مبارک خوشگل خانومم...تو خعللللیییی نازی ماشالله...
مامان لیدا
پاسخ
مرررررسیییی